سرگذشت غمانگیز زنی که با کتکهای پدرش، ازدواج کرد
امروز خانه و کاشانه ام بسیار سوت وکور است. بیشتر ازیک سال می شودکه دخترم را ندیده ام و دلم برای بوسیدن چهره اش پر می…
|
امروز خانه و کاشانه ام بسیار سوت وکور است. بیشتر ازیک سال می شودکه دخترم را ندیده ام و دلم برای بوسیدن چهره اش پر می…
روزی که عاشقانه پای سفره عقد نشستم ، حتی برای لحظه ای هم تصور نمی کردم که من قربانی یک راز شوم شده ام و اکنون...
با آن که تاکنون 5 بار ازدواج کرده ام اما هنوز هم نتوانستم به آرامش برسم و همواره زندگی آشفته ای داشتم تا جایی که پسرم…
روزی که با خوشحالی قدم به خانه بخت گذاشتم، هیچ گاه تصور نمی کردم که خیلی زود با چنین مشکلات عجیبی روبه رو خواهم شد و…