اثرانگشت دختر راز سرقت خانه پدر را برملا کرد
اثر انگشت دختر نوجوان روی گاوصندوق پدر راز سرقت میلیاردی از خانه مرد ثروتمند را برملا کرد.
چند روز قبل مرد میانسال وقتی برای برداشتن مدارکش به سراغ گاوصندوقی که در اتاق خوابش بود رفت ناگهان با گاوصندوق خالی روبهرو شد.
تمامی اسناد و مدارک شخصی او به همراه 40 سکه طلا و ساعت مچی 200 میلیون تومانی مرد ثروتمند را به سرقت برده بودند.
مرد میانسال که از این سرقت عجیب شوکه شده بود با پلیس تماس گرفت و مأموران زمانی که وارد صحنه سرقت شدند پس از بررسیها اعلام کردند با توجه به اینکه درهای ورودی خانه سالم است سرقت از سوی فردی آشنا صورت گرفته است.
هاشم، این تاجر میانسال در تحقیقات گفت: سال گذشته به خاطر اختلافاتی که با همسر اولم داشتم، از او جدا شدم.
سه فرزند از او دارم که دختر بزرگم چند سال قبل ازدواج کرده و پسرم هم با مادرش زندگی میکند.
اما اجازه ندادم شقایق دختر کوچکترم با مادرش زندگی کند و او با من زندگی میکند. پس از جدایی هم کلیدهای خانه را عوض کردم.
او ادامه داد: بعد از مدتی هم با منیر، همسر دومم آشنا شدم و باهم ازدواج کردیم اما یک سری اختلافات باعث شد که او چند روز قبل قهر کرده و خانه را ترک کند.
بعد از رفتن منیر، مدارک داخل گاوصندوق بود و از طرفی زمانی که او قهر کرد، کلیدهای خانه را با حالتی عصبانی در خانه گذاشت و رفت.
با این حساب هیچ کسی نمیتوانسته وارد خانهام شود چه برسد به اینکه به سراغ گاوصندوق خانه برود.
بدین ترتیب پروندهای برای رسیدگی به سرقت در شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت تشکیل شد و کارآگاهان پلیس بررسیها برای رازگشایی از این سرقت را در دستور کار خود قرار دادند.
انگشت نگاری از گاوصندوق صورت گرفت و کارآگاهان به دو اثر انگشت روی گاوصندوق رسیدند. نخستین اثر انگشت متعلق به هاشم بود اما اثر انگشت دیگر متعلق به دخترش شقایق بود.
از آنجایی که شقایق با هاشم زندگی میکرد، وجود اثر انگشت دختر 15 ساله روی گاوصندوق در تحقیقات اولیه کارآگاهان، موضوع مشکوکی به نظر نمیرسید.
اما در ادامه تحقیقات کارآگاهان روی اثر انگشت متمرکز شدند.
از آنجایی که گاوصندوق داخل دیوار کار شده بود و تابلویی روی آن قرار داشت اگر کسی تابلو را برنمی داشت، نمیتوانست گاوصندوق را ببیند.
از طرفی گاوصندوق در اتاق کار مرد تاجر بود و آنطور که مالباخته گفته بود در زمانی که داخل اتاق کارش نبوده در اتاق قفل بوده و کسی اجازه ورود به اتاق را نداشته است.
بدین ترتیب فرضیه دست داشتن دختر 15 ساله در سرقت قوت گرفت.
با این فرضیه تیم تحقیق به سراغ دختر نوجوان رفتند، شقایق ابتدا سعی کرد واقعیت را کتمان کند اما در برابر مدارک پلیسی به ناچار واقعیت را برملا کرد.
او گفت: میخواستم با مادر و برادرم زندگی کنم اما پدرم اجازه نمیداد، چند وقت پیش مادرم نقشهای کشید و گفت اگر به حرفش گوش کنم میتواند مرا پیش خودش ببرد.
مادرم گفت باید کاری کنیم که ثروت پدرم فقط به ما برسد و همسر دوم پدرم نتواند پولهای پدرم را تصاحب کند، به همین خاطر از من خواست که داخل شربت 10 قرص حل کنم و به پدرم بدهم. من هم قبول کردم و شربت مسموم را به پدرم دادم.
بعد از اینکه پدرم بیهوش شد، به مادرم زنگ زدم و او به همراه خواهرم؛ شوهرش و برادرم وارد خانه شدند.
دختر نوجوان ادامه داد: مادرم از من خواست در گاوصندوق را باز کنم که ردی از اثر انگشت آنها به جا نماند.
بعد هم چندین برگه را که نشان میداد پدرم اموالش را به نام خواهر و برادرم کرده آوردند و اثر انگشت پدرم را زیر برگهها زدند.
آنها بعد اثر جوهر را از روی دست پدرم پاک کردند و به من گفتند از این ماجرا حرفی نزنم.
با بیان حقایق از سوی دختر نوجوان، بازپرس تقیزاده دستور بازداشت همسر سابق، دختر، پسر و داماد هاشم را صادر کرد و بررسیها در این رابطه ادامه دارد.
نظر شما