مهندس معتاد برای خرید «شیشه» دست به سرقت زد
دزدان تحصیلکرده که به اتهام سرقت خودرو یک راننده اینترنتی دستگیر شده بودند، در حالی پای میز محاکمه ایستادند که شاکی اظهار داشت، خانواده ثروتمند متهمان رضایت او را جلب کردهاند.
حدود یک سال قبل مردی در تماس با پلیس از سرقت خودرو پژو 206 خود خبر داد و گفت: من راننده اینترنتی هستم، ساعتی قبل دو مسافر در شهرک بعثت درخواست خودرو دادند و من هم آنها را سوار کردم اما بین راه ناگهان با چاقو مرا تهدید کردند و در حالی که مرا از خودرو بیرون انداختند، پژو 206 مرا سرقت کرده و رفتند.
با این شکایت تحقیقات آغاز شد و چند ساعت بعد مأموران پلیس هر دو سارق را که سوار بر خودرو سرقتی بودند، دستگیر کردند.
با اعتراف متهمان و تکمیل تحقیقات دو متهم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه نخست راننده پژو گفت: من مالک پژو نبودم بلکه آن را از یک نفر اجاره کرده بودم و با آن کار میکردم و هر ماه هم مبلغی به صاحبش میپرداختم. شب حادثه این دو نفر خودرو درخواست کردند، میخواستند به رودهن بروند. من هم دنبالشان رفتم و وقتی سوار شدند، بین راه ناگهان به رویم چاقو کشیدند. آنها از پشتسر با چاقو به سرم زدند و مرا از ماشین بیرون پرت کردند. آنقدر با خشونت این کار را کردند که نزدیک بود خودروهای عبوری مرا زیر بگیرند و کشته شوم.
وی ادامه داد: البته بعد از دستگیری متهمان، خانواده آنها که افراد ثروتمند و تحصیلکردهای هستند، با پرداخت تمام خسارات به من رضایتم را جلب کردند اما از جنبه عمومی جرم باید محاکمه شوند.
در ادامه نوبت به متهمان رسید تا از خود دفاع کنند. نخست یکی از آنها به نام فرشاد 33 ساله که مهندس بود، گفت: من در یک خانواده تحصیلکرده و پولدار بزرگ شدم.
دو خواهر دارم که هر دو پزشک هستند اما خودم وقتی نوجوان بودم به خاطر ارتباط با دوستان ناباب و آزادی بیش از حد معتاد شدم.
خانوادهام وقتی فهمیدند، کمک کردند تا ترک کنم. خودم هم دلم میخواست درس بخوانم به همین خاطر اعتیاد را کنار گذاشتم و درس خواندم و حالا مهندس هستم اما نمیدانم چه شد که دوباره به سمت مواد مخدر رفتم و معتاد شدم.
این بار هم وقتی خانوادهام متوجه شدند، مرا به کمپ ترک اعتیاد فرستادند که در آنجا با همدستم آشنا و با هم دوست شدیم.
وقتی بیرون آمدیم باز هم درگیر اعتیاد شدیم. این بار دیگر نه کار داشتیم و نه پول؛ خانوادهام هم دیگر به من پول نمیدادند، تا اینکه یک روز که دیگر پولی برای خرید مواد نداشتیم، اشتباه بزرگتری مرتکب شدیم و تصمیم به سرقت گرفتیم.
بعد از سرقت خودرو هم لوازم داخلش را به یک مالخر در جنوب تهران فروختیم و شیشه گرفتیم.
بعد از مصرف شیشه در خیابانها با خودرو پرسه میزدیم که بدشانسی آوردیم و چندساعت بعد از سوی پلیس دستگیر شدیم.
متهم دوم نیز که 30 ساله و تحصیلکرده است و یک فقره سرقت نیز در پروندهاش دارد، با تأیید حرفهای همدستش گفت: ما فقط برای تهیه پول ماده مخدر شیشه دست به سرقت زدیم و الان هم خیلی پشیمانیم. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا برای این دو متهم رأی صادر کنند.
نظر شما