سارقان در دادگاه منکر خفتگیری شدند
پسران سارق که متهم هستند از 110 نفر با تهدید چاقو خفتگیری کردهاند در حالی در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شدند که اتهام شان را قبول ندارند.
رسیدگی به این پرونده از دی سال ۱۴۰۲ در حالی آغاز شد که مردی جوان از سوی دو مرد موتورسوار مورد حمله قرار گرفته و با تهدید چاقو گوشی موبایلش سرقت شده بود. تلاش برای ردیابی دزدان موتور سوار آغاز شده بود که شکایت مشابهی به پلیس رسید. این بار زنی جوان در محدوده خیابان نبرد مورد حمله دو مرد موتورسوار قرار گرفته و با تهدید چاقو، گوشی موبایلش دزدیده شده بود. در حالی که تحقیق برای ردیابی دزدان ادامه داشت شکایتهای مشابهی به پلیس رسید و فرضیه سریالی بودن خفتگیریها پیش روی مأموران قرار گرفت.
ردیابی سارقان
مأموران در مسیر تحقیقات موفق شدند فروردین امسال دو پسر جوان را که چندین سابقه کیفری در پروندهشان داشتند ردیابی و بازداشت کنند و شاکیها در مواجهه حضوری آنها را شناسایی کردند و گفتند دو پسرجوان دزد گوشی موبایلشان هستند. به این ترتیب شهرام و محمود ۲۱ ساله در شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران به اتهام ۱۱۰ فقره خفتگیری تلفن همراه از خود دفاع کردند.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه شاکیها به تشریح ماجرا پرداختند و برای دو متهم درخواست اشد مجازات کردند.
یکی از شاکیها که زن جوانی بود گفت: من در خیابان پیروزی پشت فرمان ماشینم نشسته بودم و با گوشی موبایلم صحبت میکردم.
ساعت حدود ۹ شب بود که دو پسر جوان که یکی از آنها کلاه بر سر داشت به سمتم آمدند.آنها با تهدید چاقو گوشی موبایلم را دزدیدند و سوار بر موتور گریختند. آنقدر شوکه شده بودم که حتی نتوانستم فریاد بزنم و از کسی کمک بگیرم.
دومین شاکی نیز گفت:من بخوبی چهره دو متهم را به خاطر دارم.حتی یکی از آنها بالای ابرویش تتویی داشت که آن را زیر موهایش پنهان کرده بود. اما حالا که موهایش را کوتاه کرده من بدرستی تتوی او را به خاطر دارم.
سومین شاکی نیز گفت: بعد از اینکه دو متهم را در پلیس آگاهی شناسایی کردم خانواده آنها سراغم آمدند و مرا تهدید کردند. حالا دیگر امنیت جانی هم ندارم.
سایرشاکیها نیز به تشریح شکایتشان پرداختند. اما وقتی دو متهم روبه روی قضات ایستادند جرمشان را گردن نگرفتند.
شهرام که ۲۷ فقره سابقه سرقت در پروندهاش دارد گفت: من اشتباهی دستگیر شدهام. من فقط به خاطر اینکه موتورم را توقیف کرده بودند گرفتار شدم و بعد هم مجبور شدم خفتگیری را گردن بگیرم.
اما حالا میگویم که بیگناه هستم. محمود نیز جرمش را گردن نگرفت و مدعی شد بیگناه است.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
نظر شما