دختر جوان بخاطر کتک های پدرش از خانه فرار کرد و دام پسر شیطان صفت افتاد / پسر جوان در پارک مرا بی عفت کرد
پدرم که عصبانی میشد مرا کتک میزد ودر انباری یاحمام زندانی میکرد تا اینکه تصمیم گرفتم از این سایه شب که بر روی من گسترده شده فرار کنم اما نمیدانستم درچه دام سیاهی گرفتار خواهم شد......
پهنه آسمان را بازی هزار رنگ و نور روشن کرده است، در هر لحظه هزاران آتش رنگارنگ بر این پرده سیاه شب می افتد و می سوزاند .
من خسته ام ، زندگی طولانی در رنج و سختی مرا چنان به تاریکی خو داده است که برق های تند و بازیهای شلوغ و نورانی خیره کننده ، این آتشبازی ستاره ها در آسمان مرا آزار می دهد و چشم از تماشای آن بی طاقت می شود ، تماشای غریبی است ، روحم در برابر این همه ناآرامی خانه و انفجار رفتارهای بد پدرم سردرگم و آزرده است ، پدرم یک کارگر ساختمان است و مادرم خانه دار ، سوادی ندارند ، در خلوت انزوایشان و در جهان بی مرز استغنایشان زندگی را خانه ی پست و آلوده و محقری می بینند ، دلهره هایی که از نبود خوراک و پوشاک مناسب داشتیم آزاری عجیب به ما می داد ، در برابر نگاه من همه چیز آرام و خاموش بود ، سرد و پر از تحقیر.
خیلی گذشت کردم ، زیستم ، تحمل کردم ، همه را در درون خودم دادم ، از هرچه در این زندگی مرا به یاد این همه خاطره رنج زا می آورد ، می گریزم . بیش از همه تسلیم ، بیش از همه سکوت ها ، تداعی ها مرا می آزارند ، الگوی خوبی در زندگی نداشتم ، مدام ترس نصیحت و تذکر بود ، وقتی مادرم که در فقر فرهنگی شدیدی بود مرا از معاشرت با دوستانم نهی می کرد احساس می کردم نزد دوستانم مورد تمسخر قرار می گیرم ، این بود که همیشه از پدر و مادرم متنفر بودم و محیط بیرون از خانه را ترجیح می دادم ، دوست نداشتم خانه باشم .
من از ابر خوشم نمی آید ، باران را دوست دارم . از پرواز ناگهانی کبوترانی که سحرگاه در آشیان آنها را می گشایم و با شتاب بیرون می پرند و به هوا می گریزند ، دوست دارم در اوج آسمان بال هایم را بازنگه دارم و چنانکه گویی به گردابی ناپیدا در افتاده اند آرام و نرم پرواز کنم .
دوست داشتم همه چیز را از بلندی نگاه کنم نه از پستی و از ته دره یا عمق چاه ، لحظه ای درنگ کردم لحظه ای که شانزده سال طول کشید ! پس از شانزده سال درنگ در حریق به راه افتادم و با دوستانم به پارک و سینما رفتم ، دوستانم از نظر درسی بسیار ضعیف بودند ، پوشش مناسبی نداشتند اما آنها دوستان صمیمی من شده بودند و همه جا همراه آنها بودم ، هیچگاه به نصیحت ها و تذکرات مادرم توجه نمی کردم ، پدرم خیلی عصبی بود پرخاشگری های زیادی داشت ، مرا در حمام یا انباری حبس می کرد روزها بود که غذایی نمی خوردم و فشار زیادی تحمل می کردم ، احساس بدی داشتم ، مدام زخم زبان می زد و تحقیر می کرد ، همیشه در تلاش بودم خوراک و پوشاک برای خودم و مادرم تهیه کنم ، وضعیت ظاهری من طوری بود که مدام پسرها برایم ایجاد مزاحمت می کردند و بخاطر تهیه غذا و پوشاک دوستی من به پارتی های شبانه و جشن های مختلط کشیده شد ، آفتاب بر بالای سرم ایستاد و روزها بر سر راهم گسترده شد ، من چشم در روشنایی دوختم و رفتم ، جشن ها حالم را خوب می کرد می توانستم چیزی برای مادرم ببرم اشکهای مادرم و نگرانی های او را نمی دیدم و به رفتارهای ناشایست خودم ادامه می دادم تا این که شبی رفتار تند پدرم و کتک هایش را بهانه کردم و از خانه بیرون رفتم ، چند شب بود که با دوستانم در خیابان ها و پارکها پرسه می زدیم تا اینکه تصمیم گرفتم با یکی از پسرهای پارک دوست شوم ، که او مرا اغفال کرد و مورد تجاوز قرار داد و من اکنون در آستانه دنیایی ایستاده ام که در برابرم آنچه از دنیای خورشید و زندگی به چشم آتش می آید .
نمی دانم چه شده است ، روز مرا به چه کار می آید ، چه روزهای دردناکی ، لحظه های جان کندن است ، چه می کشد این به درد آلوده غمگین که در زیر این شبستان بزرگ و تهی جز انعکاس فریادهای خود را که در سقف این آسمان تیره می پیچد نمی شنید و می نالید ، در این خلوت پرهراس تنها با این شب دیرپای بیگانه گلاویزم و این قوم آرام خفته است ، مادر و پدرم چه خبر دارند که چه شده است ؟ من در زیر سنگینی دنیایی از شرم ، شرم از تهیدستی خویش آمده ام ، می خواهم صبح را ببینم ، همچون قطره ای بر نیلوفر و شبنمی افتاده بر چنگ شب آرام و بی نشان در آرزوی سر زدن آفتاب مرگ نشسته ام و چشمهای خاموشم را به این زندگی و سرنوشت پر از رنج دوخته ام
نگاه کارشناسی
زهرا بیات کارشناس ارشد روانشناسی
محیا ۱۵ساله در حرفهای خود اعلام کرده از کودکی توسط پدر و مادر کنترل شده و در محدودیت بوده است ، قادر به تصمیم گیری و انتخاب نبوده و با توجه به اینکه تصمیم گیرنده برای ایشان والدین بوده است ایشان فرصتی برای روبرو شدن و مدیریت چالش های زندگی را نداشته است ، فقدان مهارت اساسی در زندگی ایشان مشخص است ، از جمله مهارت های ارتباط موثر مهارت حل مسئله و کنترل هیجان ، مورد مهر محبت و پذیرش غیر شروط نبوده و به دلیل اینکه مهارت های ارتباطی موثر نداشته و نسبت به رفتارها و تصمیم هایش کنترل شدید وجود داشته نتوانسته دوستیابی مناسب داشته باشد ، فاقد شبکه حمایتی دوستان است و از این رو در محیط خارج از خانه و خانواده درگیر تضاد و تعارض هستند .
محیط سرد خانوادگی سبب شده است فرد اینگونه فکر کند که لایق محبت و دوست داشتن نیست و روزی توسط دیگران رها خواهد شد به همین دلیل تهدیدها و رفتارهای بد پدرش حس رها شدگی و بی ارزشی او را تشدید می کرده است و این موضوع برایش دردناک بوده و ایشان تمایل به گریز از درد داشته اند تا حل مشکل ، نبود فضای مناسب برای ابراز خواسته ها و نیازها در خانه منجر شده خویشتن داری و بازداری هیجانی داشته باشد و قادر به بیان هیجانات و احساسات خود نباشد ، پدر خانواده نسبت به تامین نیازهای عاطفی و مالی بی توجهی و بی مسئولیت بوده است که شکایت و نارضایتی مادر و فرزندان حس بی ارزشی و بی کفایتی را در فرد افزایش می داده ، نشانه های افسردگی و درماندگی را دارد و نسبت به خود خانواده و محیط اطرافش خشم فرو خورده دارد فاقد کنترل های درونی است و در صدد انتقام از این عوامل است .
سبب شناسی (بررسی علل و عوامل فردی ، خانوادگی و اجتماعی )
عوامل فردی :
عدم عزت نفس و نداشتن مهارت های مقابله ای -
ضعف در مهارت خودآگاهی-
محرومیت های عاطفی-
احساس حقارت-
اضطراب و استرس-
عوامل خانوادگی :
نفاق و ناسازگاری در محیط خانواده-
بیسوادی والدین - عدم آگاهی -
فقرفرهنگی و اقتصادی -
عدم توجه به مسائل تربیتی -
عدم تبادلات عاطفی در خانواده-
خشونت در خانواده -
- تنش در محیط خانواده
عوامل اجتماعی :
مصاحبت با دوستان ناباب-
محرومیت-
فقر
عدم حمایت اجتماعی-
عدم مهارتهای اجتماعی-
فقر فرهنگی و اجتماعی-
ارزشهای نادرست-
-وسایل ارتباطات جمعی ( ترویج روحیه استقلال طلبی غیرمنطقی در سنین نوجوانی )
تنوع طلبی-
عدم رعایت احترام به والدین-
پرخاشگری نسبت به بزرگترها-
مادی گرایی-
ترویج بی بند و باری-
-تغییر نگرش فرد و همانندسازی با دوستان و همسالان
اقدامات و راهکارهای پیشگیرانه
پیشگیری اولیه :
( در سطح جامعه عمل می کند و شامل آموزش مهارت های زندگی برای همه افراد جامعه به ویژه کودکان و نوجوانان است )
- انجام ارزیابی های روانشناختی اولیه شامل بررسی مشکلات بین فردی آموزش مهارت حل مسئله و ارتباط موثر
- آموزش و آگاهی در خصوص آسیبهای فرار از منزل
- آموزش و آگاهی جهت کمک گرفتن از روانشناس
- آگاه کردن والدین از وظایف تربیتی
- آگاهی از عدم توجه به دوستی های خیابانی با هیجانات و احساسات زودگذر
- اطلاع رسانی از طریق رسانه با ساخت فیلم و سریال هایی با موضوع پیشگیری از آسیبهای فرار از منزل
: پیشگیری ثانویه
( تشخیص زودرس آسیب همراه با اقدامات هماهنگ اجتماعی )
- انجام تست های شخصیتی و ارجاع به روانپزشک برای روان درمانی
- ارجاع به مرکز مشاوره برای مشاوره تخصصی
- اقدامات حمایتی
- ارائه آموزش و آگاهی به فرد در خصوص نحوه برخورد با آسیب و پیامدها
- اصلاح باورهای غیرمنطقی فرد
- اجتناب از تنهایی و انزوا و در خود فرو ماندن
: پیشگیری ثالثیه
( در پی جلوگیری از شدت یافتن آسیب و کاهش از تنش ها در خانواده و جامعه است )
- اصلاح و بازتوانی فرد و بازگشت به زندگی سالم اجتماعی
- ارائه خدمات مددکار اجتماعی و روانشناسی
- آموزش علوم و فنون و مهارتهای فرهنگی و اجتماعی از طریق پیوند مجدد با خانواده
اقدامات انجام شده توسط مرکز مشاوره و یا دوایر مددکاری برای کیس ویژه :
- دعوت از خانواده مراجع جهت همکاری با کارشناس و حمایت روحی روانی از فرد
- همدلی و ایجاد احساس درک شدگی در فرد و ایجاد حس تعهد و مسئولیت در فرد خودسازی و مشارکت فعال برای بهبود خود
- آموزش مهارت های مقابله ای
- توانبخشی روانی
- توجه خانواده به روابط سالم و سازنده با فرد
- آماده سازی روحی و فکری خانواده مراجع برای پذیرش فرد
ملاحظات روانشناختی :
تجربه آسیب های روانی عمیق و دشوار در این کیس بسیار دردناک است ، ایشان دارای عزت نفس و اعتماد به نفس پایین است که همیشه مساله منجر به این شده که فاقد حس ارزشمندی باشد ، خودباوری در سطح پایین است ، فاقد حس مطلوب به خود بوده ، رفتار و تصمیمات فرد در سطح هیجانی و برای رفع نیازهای خودش است و به همین دلیل قادر به تفکر اثر تصمیمات خود در آینده نیست ، مهمترین چالش وی تامین نیازها و خواسته های خود و مادر است و در برخورد با مسائل خودش را محور قرار می دهد ، از نظر روانی فاقد بلوغ ، پختگی و حس مشارکت است ، دچار گسست عاطفی می باشد ، سطح اضطراب بالاست که ناشی از خشم فرو خورده است ، کمبودهای عاطفی فراوانی دارد که زمینه ساز رفتارهای تکانشی و پرخاشگری شده است ، فقط در صدد رفع کمبود و نیازهای خود است و قادر به آینده نگری نیست ، ضعف پیوندهای عاطفی با محیط اطراف ، ترس ازدست دادن شرایط مطلوب ، نبود آینده نگری خشم فرو خورده و رفتارهای ضد اجتماعی زمینه ساز تجاوز بر فرد شده است .
پیشنهادات کاربردی ( برون سازمانی ) :
- ترجمه و تالیف کتابهای آموزنده برای جوانان از طریق صدا و سیما با همکاری معاونت اجتماعی
- تهیه و درج محتوای آموزشی با رویکرد پیشگیری از فرار دختران
- آموزش و آگاهی از طریق تلویزیون شهری و کانالهای فضای مجازی
- تقویت مراکز مشاوره پلیس
- کنترل و نظارت بر کافه ها و پارکها
- آگاه سازی خانواده ها و افراد از عواقب فرار از منزل
- توجه رسانه های جمعی به انعکاس زندگی مشقت بار و سایر پیامدهای فرار از منزل
پیشنهادات کاربردی درون سازمانی :
- توسعه خدمات مددکاری
- کمک به نوجوانانی که از خانواده ترد شده اند از طریق ایجاد مراکز مددکاری مخصوص
- مشاوره پلیس از طریق تلویزیون شهری و کانالهای فضای مجازی
- برگزاری کارگاه ها و کلاس های آموزشی برای بالا بردن سطح دانش و سواد افراد در خصوص آسیب ها و چگونگی پیشگیری از طریق تولید و توزیع بروشور و تراکت
- آموزش و آگاهی در خصوص هشدارهای انتظامی به مدارس و تربیب مدرسه و تربیت اجتماعی
- اجرای برنامه های آموزشی در خصوص آسیب های اجتماعی توسط مددکار اجتماعی در کلانتری کتابخانه ها و بوستان های شهر و مراکزی که احتمال انحراف در آن ها می رود آموزش مهارت زندگی
نظر شما