اعتراف ۲ برادر قاتل به دروغگویی بزرگ در پرونده جنایی
دو برادر که مردی را در جنایتی هولناک به قتل رساندهاند، مدعی شدند سالها درباره این جنایت دروغ گفته و مردی را بیدلیل به طراحی نقشه قتل متهم کردهاند.
متهمان شش سال قبل و بعد از اینکه مردی را کشتند، جسد را به نزدیکی محل دفن زبالههای شهری بردند و در آنجا آتش زدند.
اولین برگ از این پرونده با شکایت خانواده مردی به نام رامین در پرونده گذاشته شد. خانواده این جوان ۳۰ ساله به پلیس گفتند رامین گم شده است و خبری از او نیست. چند روز بعد جسد سوخته مردی توسط شهروندان پیدا و به پلیس گزارش شد. بررسیها نشان داد جسد متعلق به رامین است.
به این ترتیب، با تایید هویت جسد تحقیقات وارد مرحلهای تازه شد. ماموران در بررسیها متوجه شدند رامین آخرین بار با مردی به نام حسام در ارتباط بود. حسام بازداشت شد و به قتل رامین با همدستی برادرش حمید اعتراف کرد.
او گفت: من و برادرم حمید با هم رامین را کشتیم. ما برای انجام قتل از فردی به نام سعید دستور گرفتیم. او صاحب آژانس بود و با رامین اختلاف داشت، به همین خاطر هم به ما گفت اگر رامین را بکشیم به ما پول میدهد.
با اعتراف دو برادر مرد صاحب آژانس هم بازداشت شد.
او در تحقیقات همه چیز را انکار کرد و گفت: اصلاً نمیدانم این دو برادر درباره چه حرف میزنند. آنها رامین را در باغ من کشتند و جسدش را آتش زدند اما من دستوری به آنها ندادم و دروغ میگویند. من با رامین مشکلی نداشتم.
پرونده با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی متهمان یک بار دیگر مدعی شدند با دستور صاحب آژانس چنین کاری کردهاند.
حسام گفت: صاحب آژانس کلید باغش را به ما داد تا رامین را به آنجا ببریم و بکشیم. من و برادرم رامین را بردیم، به او مشروب خوراندیم و کشتیمش. وقتی رامین فوت شد، جسدش را خارج از باغ آتش زدیم.
دو برادر به قصاص محکوم شدند و مرد صاحب آژانس هم به حبس محکوم شد. رأی صادره در دیوان عالی کشور به تایید رسید تا اینکه شش سال از این ماجرا گذشت و اولیای دم رضایت دادند. با جلب رضایت اولیای دم دو برادر یک بار دیگر پای میز محاکمه رفتند.
حسام، متهم اصلی پرونده، این بار ادعای دیگری را مطرح کرد و گفت صاحب آژانس اصلاً نقشی در این پرونده نداشت و این همه سال دروغ گفته است.
متهم گفت: رامین یک بار به من مشروب خوراند و مرا مورد تعرض قرار داد و فیلم تهیه کرد. من که به شدت ناراحت بودم، موضوع را به برادرم گفتم و تصمیم گرفتیم از رامین انتقام بگیریم.
من کلید باغ صاحب آژانس را دزدیم و رامین را برای مشروبخوری به باغ دعوت کردم. در باغ با برادرم به رامین مشروب خوراندیم تا از او انتقام بگیریم اما بعد متوجه شدیم او مرده است. به همین دلیل، تصمیم گرفتیم جسد را آتش بزنیم. صاحب باغ اصلاً از ماجرا خبر نداشت و ما دروغ گفتیم.
متهم گفت: خانواده رامین هم در جریان کار فرزندشان بودند به همین خاطر هم گذشت کردند.
وقتی صاحب آژانس روبهروی قضات ایستاد، گفت: باور کنید من اختلافی با قربانی نداشتم و دو برادر را برای قتل اجیر نکرده بودم.
در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند و با توجه به رضایت اولیای دم هر یک از دو برادر را به هشت سال زندان و صاحب آژانس را به شش سال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم کردند.
نظر شما