قصاص برای مردی که پسرعمویش را به دلیل تعرض به همسرش کشت

مردی که پسرعمویش را کشت چون فکر می‌کرد با همسرش رابطه دارد، به قصاص محکوم شد.

متهم مدعی است وقتی در افغانستان بود، متوجه شد پسرعمویش همسرش را آزار داده و از او اخاذی می‌کند.

این مرد که حمید نام دارد یک سال قبل در جریان درگیری‌ای که در خیابان نیروی هوایی تهران با پسرعمویش سلیم داشت، او را کشت.

متهم ساعاتی دستگیر شد و گفت: من اتهام قتل را قبول دارم و برای اینکه پسرعمویم را بکشم به ایران آمدم. مدتی قبل سلیم به افغانستان آمده بود. وقتی برگشت من متوجه شدم اتفاقی بین او و همسرم افتاده است و درگیری بین من و همسرم اتفاق افتاد اما همسرم زیر بار نمی‌رفت.

فهمیده بودم سلیم همچنان همسرم را اذیت می‌کند، برای همین بدون اینکه به او بگویم به ایران آمدم. در ایران به خانه یکی از آشنایان‌مان به نام محمد رفتم. به او گفتم چون در افغانستان با سلیم دعوا کردم می‌خواهم آشتی کنم و از محمد خواستم واسطه آشتی شود. او از هیچ چیز خبر نداشت.

متهم در ادامه گفت: قرار شد فردای آن روز به محل کار سلیم و برادرش سلمان برویم. من قبل از حرکت با همسرم تماس گرفتم و گفتم قسم بخور که سلیم با تو کاری نداشتی اما همسرم قسم نخورد و واقعیت را گفت و من متوجه شدم سلیم از همسرم اخاذی هم می‌کند.

من و محمد به خانه سلیم رفتیم. از محمد خواستم در بزند. به محض اینکه سلمان در را باز کرد، سلیم من را دید و فرار کرد. من هم دنبالش کردم و او را با ضربات چاقو به قتل رساندم.

با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. این در حالی بود که محمد نیز به اتهام معاونت در قتل در دادگاه حاضر شد. در جلسه رسیدگی اولیای دم اتهاماتی را که متهم به مقتول وارد کرده بود، رد کردند و خواستار قصاص شدند.

سپس حمید در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من اتهام را قبول دارم و سلیم را مستحق مرگ می‌دانستم. او به همسرم تعرض کرده و از او اخاذی می‌کرد. به همین دلیل سلیم را کشتم.

او گفت: محمد در این پرونده نقش نداشت و اصلاً در جریان ماجرا نبود.

وقتی محمد در جایگاه قرار گرفت، اتهام را رد کرد و گفت: اصلاً نمی‌دانستم ماجرا چیست. فکر می‌کردم قرار است این دو نفر آشتی کنند. اگر می‌دانستم حمید برای قتل می‌رود اصلاً با او همکاری نمی‌کردم.

با پایان جلسه دادگاه هیات قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند.

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

نظر شما