اسیدپاشی سریالی روی پسران دانشآموز/ مرد اسیدپاش با شلیک پلیس کشته شد
مرد جوانی که در اقدامی هولناک به صورت سریالی پسران دانشآموز را در ایستگاههای بیآرتی مورد اسیدپاشی قرار میداد قبل از آخرین اسیدپاشی شناسایی شد و با شلیک پلیس به هلاکت رسید.
روز سهشنبه ۱۹ دیماه، مسافران در ایستگاه اتوبوس تندرو در بزرگراه اشرفی اصفهانی در غرب تهران منتظر اتوبوس بودند که صدای دلخراش پسر نوجوانی که فریاد میزد «آی سوختم» به گوششان رسید. پسر نوجوان دستش را روی صورتش گرفته بود و از درد به خود میپیچید و فریاد کمکخواهیاش به آسمان بلنده شده بود
مسافران و رهگذران به سویش شتافتند و متوجه شدند او از سوی پسر جوانی که در حال فرار بود، مورد اسیدپاشی قرار گرفته است. بدین ترتیب موضوع را به مأموران پلیس و اورژانس خبر دادند.
یکی از شاهدان به مأموران پلیس گفت: «در ایستگاه اتوبوس منتظر اتوبوس بودم و قربانی اسیدپاشی هم داخل ایستگاه بود. لحظاتی بعد پسر جوانی که رفتار عجیبی داشت وارد ایستگاه شد. ضارب چپچپ به پسر نوجوان نگاه کرد و ناگهان بطری از زیر لباسش بیرون آورد و مایع داخل آن را به طرف پسر نوجوان پاشید.
هنوز ثانیههایی نگذشته بود که صدای فریادهای دلخراش پسر نوجوان بلند شد و ما تازه فهمیدیم او هدف اسیدپاشی قرار گرفته است.
میخواستیم عامل اسیدپاشی را دستگیر کنیم، اما او با اسید ما را تهدید و فرار کرد. بلافاصله موضوع را به پلیس و اورژانس خبر دادیم و جالب این بود که قربانی اسیدپاشی مدعی بود مرد اسیدپاش را نمیشناخته است.»
مأموران در ادامه راهی بیمارستان شدند و دریافتند که قربانی اسیدپاشی از ناحیه صورت، گردن و یکی از چشمانش به شدت دچار آسیب شده است و پزشکان هم اعلام کردند معاینات نشان میدهد به احتمال زیاد یکی از چشمان پسر نوجوان بر اثر مایع اسیدی به صورت کامل از بین رفته و قابل درمان نیست و باید تخلیه شود.
قربانی اسیدپاشی که وضعیت جسمی مناسبی نداشت درباره حادثه با کلمات بریدهبریده گفت: «من دانشآموزم و لحظه حادثه در ایستگاه منتظر اتوبوس بودم که مرد جوانی با تیپ و قیافهای خاص وارد ایستگاه شد.
بدون اینکه غرضی داشته باشم به او نگاه کردم و او هم چپچپ به من نگاه کرد. او را نمیشناختم و تا آن لحظه هم ندیده بودمش و توجهی هم به او نکردم، اما ناگهان مایع داخل بطری را به طرف من پاشید که ثانیههایی بعد سوزش عجیبی سر و پای مرا گرفت، بهطوریکه طاقتم بریده شد و فریاد میزدم «آی سوختم». من نمیدانم به چه گناهی مرد جوان مایع اسیدی به صورتم پاشید.»
بدین ترتیب پرونده اسیدپاشی به روی دانشآموز به دستور بازپرس جنایی در اختیار تیمی از کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی قرار گرفت. مأموران پلیس در ادامه تحقیقات، دوربینهای مداربسته محل حادثه را مورد بازبینی قرار دادند، اما هیچ ردی از متهم به دست نیاوردند و فقط متوجه شدند او پس از حادثه به کوچهای گریخته و از محل دور شده است.
درحالیکه تحقیقات برای دستگیری عامل اسیدپاشی ادامه داشت، دومین حادثه اسیدپاشی به مأموران پلیس گزارش شد. بررسیها نشان داد در این حادثه هم پسر دانشآموزی در یکی از ایستگاههای اتوبوسهای تندرو در خیابانهای غربی از سوی مرد جوانی مورد اسیدپاشی قرار گرفته و به بیمارستان منتقل شده است. مأموران در بیمارستان متوجه شدند دومین قربانی هم از ناحیه صورت، شکم، دست و پا دچار سوختگی شده است.
همچنین مشخص شد عامل اسیدپاشی همان مرد جوانی است که حادثه قبلی را رقم زده و در این حادثه هم تیپ و قیافهای خاص داشته و بدون اینکه پسر دانشآموز را بشناسد مایع اسیدی را به روی او پاشیده است.
شلیک قبل از اسیدپاشی
بررسیهای تیم تحقیق، حکایت از آن داشت عامل اسیدپاشی با قیافه و تیپ خاصی وارد ایستگاههای اتوبوس تندرو میشود و به خاطر همین تیپ عجیبش وقتی مسافران به او نگاه میکنند، او به روی آنها مایع اسیدی میپاشد.
در چنین شرایطی که هر لحظه احتمال میرفت مرد اسیدپاش حادثه دیگری را رقم بزند، تیم تحقیق با گشتزنیهای ۲۴ ساعته تمامی خطهای اتوبوسهای شهری را از غرب تا شرق و از جنوب تا شمال به صورت نامحسوس در تیمهای پیاده، موتوری و ماشینی تحت نظر گرفتند.
پس از زخمی شدن متهم، مأموران او را برای درمان به بیمارستان منتقل کردند.
متهم در بیمارستان به جرم خود اعتراف کرد و درباره انگیزهاش از اسیدپاشی گفت: زندگی نابسامانی همراه خانوادهام داشتم.
از دوران کودکی اعضای خانوادهام و حتی دوستان و بستگانم، مرا مسخره میکردند. آنها به لباسم، رفتارم و کارهایی که انجام میدادم ایراد میگرفتند و سعی میکردند مرا خرد و خمیر کنند. هر کاری میکردم تا جلب توجه کنم، کسی مرا جدی نمیگرفت و همیشه هم مورد سرزنش خانواده و اطرافیانم بودم.
هر روز عقدهام بیشتر میشد و احساس میکردم باید از دیگران انتقام بگیرم. مدتی بود تیپ خاصی میزدم تا جلب توجه کنم، اما وقتی به داخل خیابان میآمدم باز از نگاه دیگران متوجه میشدم مرا مسخره میکنند. احساس میکردم انگشتنمای دیگران شدهام، از اینرو تصمیم گرفتم از افرادی که مرا با تمسخر نگاه میکنند انتقام بگیرم.
مقدار زیادی مایع اسیدی خریدم و روز سهشنبه یک بطری را پر از اسید کردم و از خانه بیرون آمدم. وقتی وارد ایستگاه اتوبوس شدم، پسر نوجوانی به من نگاه بدی کرد و من هم مایع اسیدی را روی او پاشیدم و فرار کردم.
آرام نشدم و تصمیم گرفتم دوباره از فرد دیگری انتقام بگیرم و اینبار به ایستگاه اتوبوس دیگری رفتم و روی پسر نوجوان دیگری مایع اسیدی پاشیدم. البته او در کنار زن و مردی بود که فکر کنم آن مرد هم آسیب دید.»
بررسیهای تیم تحقیق نشان داد متهم ۲۷ ساله فرزین نام دارد و در خانهای حوالی خیابان دستغیب در جنوب تهران تنهایی زندگی میکند. با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران راهی محل زندگی او شدند و در بازرسی از خانهاش چند گالن ۴ لیتر، پر از مایع اسیدی کشف کردند.
کشف بطریهای پر از مایع اسیدی نشان میداد متهم اگر به زودی شناسایی و دستگیر نمیشد، افراد زیادی را به صورت سریالی با مایع اسیدی هدف قرار میداد.
درحالیکه تحقیقات حکایت از آن داشت در حادثههای اسیدپاشی، مرد دیگری هم زخمی شده است، تیم معالج متهم به مأموران خبر داد تلاش برای نجات عامل اسیدپاشی نتیجهای نداده و او به دلیل شدت خونریزی در بیمارستان فوت کرده است.
با خبر مرگ متهم، قاضی امیرحسین علیمردانی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران دستور شناسایی خانواده مرد اسیدپاش را صادر کرد.
نظر شما