خرید اسلحه برای خودکشی یا جنایت؟/ گفت و گو با قاتلی که یک ماه در آذربایجان به جرم جاسوسی زندانی بود

جوانی ۱۹ ساله که یک سال قبل در پایتخت مرتکب قتل شده بود، به کشور آذربایجان فرار کرد اما در آنجا دستگیر و تحویل ایران شد.

روز دوشنبه بیست و سوم بهمن ماه جوانی ۱۹ ساله قدم در اداره پلیس تهران گذاشت و گفت یک سال قبل، مردی را با شلیک گلوله به قتل رسانده و در همه این مدت به شدت عذاب وجدان داشته است.

 

وی ادامه داد: دعوای من با مقتول به خاطر اختلاف مالی بود. من اسلحه تهیه کرده بودم تا به زندگی خودم پایان بدهم اما از شدت عصبانیت، با همان اسلحه مرتکب قتل شدم و از روزی که دستانم به خون آلوده شده، یک شب نتوانستم خواب راحت داشته باشم.

پرونده این متهم، به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و او دیروز وقتی پیش روی قاضی امیر حسین علیمردان قرار گرفت جزییات قتلی که مرتکب شده بود را شرح داد.

وی سپس با قرار قانونی و انجام تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

گفت و گو با متهم

متهم به قتل ۱۹ ساله و دانشجوی رشته اقتصاد است. او پس از جنایت به کشور آذربایجان گریخت اما در آنجا دستگیر شد. گفت و گو با وی را می خوانید.

انگیزه ات از قتل چه بود؟

باور کنید می خواستم به زندگیم پایان بدهم اما با همان اسلحه ای که تهیه کرده بودم برای خودکشی، مرتکب قتل شدم. انگیزه ام اختلاف مالی بود اما مقصر اصلی مردی است به نام فرهاد.

توضیح بده، چه شد که دست به جنایت زدی؟

من به واسطه رشته تحصیلی ام، فعالیت های اقتصادی انجام می دهم. مدت ها بود که در زمینه ارز دیجیتال و بیت کوین فعالیت می کردم که از طریق یکی از دوستان پدرم به نام فرهاد با مقتول آشنا شدم.

مقتول هم در زمینه خرید و فروش ارز دیجیتال فعالیت داشت. من از او حدود ۱۶ هزار دلار پول گرفته بودم تا با آن کار کنم. مدتی بعد ۱۱ هزار دلارش را برگرداندم اما هنوز حدود ۵ هزار دلار به مقتول بدهکار بودم.

از طرفی شرایط مالی ام اصلا خوب نبود. از فرهاد خواستم تا او بدهی ام را بپردازد چون خودش به پدرم بدهکار بود اما زیر بار نرفت. او خیلی روی مخ من رفته بود. مدام می گفت مقتول و برادرانش خیلی شرور هستند و ممکن است جان مرا بگیرند.

به همین دلیل، ‌ من اسلحه ای تهیه کردم تا با آن به زندگی خودم پایان بدهم. اما آن روز فرهاد زنگ زد و گفت باید سر قرار با مقتول بروم و بدهی ام را به او بپردازم در غیراینصورت مرا پیدا کرده و جانم را می گیرد.

من هم رفتم سر قرار اما آنقدر فرهاد مغزم را شست و شو داده بود که نفهیدم چه شد به سمت مقتول تیراندازی کردم.

چرا می خواستی خودکشی کنی؟

چون مشکلات مالی داشتم و در کارم شکست خورده بودم. دو مرتبه قرص خوردم اما زنده ماندم. بار سوم هم می خواستم با شلیک گلوله به زندگیم پایان بدهم اما نشد و با همان اسلحه قتل انجام دادم و تبدیل به قاتل شدم.

بعد از قتل، ‌چرا فرار کردی؟

فکر نمی کردم، ‌مقتول جانش را از دست بدهد. او یک ماه در بیمارستان بستری بود اما بعد فوت شد. من هم رفتم به یک شهر مرزی و در آنجا با پرداخت پول به قاچاقیان انسان، خودم را به خاک آذربایجان رساندم اما در آنجا دستگیرم کردند.

فکر می کردند جاسوسم و حدود یک ماه در آنجا بازداشت بودم تا اینکه به آنها ثابت شد جاسوس نیستم. سپس آزادم کردند و من به ایران برگشتم.

مدت ها با هویت جعلی زندگی می کردم اما عذاب وجدان لحظه ای رهایم نمی کرد تا اینکه تصمیم گرفتم خودم را به پلیس معرفی کنم.

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

نظر شما