همسرم را کشتم چون احتمالا خیانت میکرد
جوان تبعه خارجی که همسرش را به طرز فجیعی و با کارد سلاخی به قتل رسانده بود، درباره انگیزه خود از ارتکاب جنایت به داستان سرایی پرداخت و گفت:وقتی بنگ مصرف می کنم، از درون ذاتی افراد مطلع می شوم.
روز شنبه بیست ویکم بهمن گذشته،جوان تبعه افغانستان که از چندین سال قبل و به طور غیر مجاز در مشهد زندگی می کرد، کارد سلاخی را بیرون کشید و ناگهان به سوی همسر 18ساله اش حمله ور شد و او را هدف ضربات کاردی قرارداد که دقایقی قبل خریده بود. اطرافیان وی با دیدن این صحنه دلخراش، بلافاصله با نیروهای امدادی تماس گرفتند و زن جوان را به بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد انتقال دادند اما تلاش کادر درمانی برای نجات وی به نتیجه نرسید و او درحالی جان سپرد که ضارب از خانه فرارکرده بود.
دقایقی بعد با گزارش این حادثه تکان دهنده به پلیس 110،گروهی از نیروهای کلانتری طبرسی شمالی عازم محل وقوع قتل شدند و با راهنمایی ها و دستورات قاضی ویژه قتل عمد مشهد،خیابان طبرسی 56(محل جنایت)را زیر چتر اطلاعاتی گرفتند چرا که قاضی محمودعارفی راد بر اساس شواهد موجود احتمال می داد عامل جنایت به صحنه حادثه بازگردد.
هنوز دقایقی از این دستور قضایی سپری نشده بود که ضارب با سر و وضعی خون آلود دوباره به خانه اش بازگشت تا اگر همسرش زنده مانده است دوباره او را به قتل برساند. در همین حال ضارب خطرناک ،درحالی به چنگ قانون افتاد که برادران و نزدیکانش نیز با شنیدن این جنایت تکان دهنده،به محل حادثه آمده بودند.
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است:قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد،شبانه تحقیقات قضایی را آغاز کرد و پس از اعتراف صریح متهم به قتل همسر18ساله اش ،وی را برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی مشهد گذاشت و بدین ترتیب بررسی های تخصصی ادامه یافت تا این که مقدمات بازسازی صحنه قتل فراهم شد و متهم 23ساله به محل وقوع جنایت انتقال یافت تا جزئیات قتل همسرش را تشریح کند.
متهم این پرونده جنایی که با دستور قاضی «عارفی راد» مقابل دوربین قوه قضاییه قرارگرفته بود، خودش را نصرا... معرفی کرد و گفت:درافغانستان به دنیا آمدم اما از سال 90 به مشهد آمدم و با جمع آوری ضایعات و فروش آن ها زندگی می کردم تا این که دو سال قبل ازدواج کردم اما داستان های دیگری دارم که باید آن ها را بیان کنم. من وقتی بنگ می کشم از درون و ذات افراد مطلع می شوم! به همین خاطر هم فهمیدم که احتمالا همسرم به من خیانت می کند! این بود که فکر می کردم کسی را ندارم.
زمانی که قلبم تکان می خورد همه چیز را می فهمم و ندای قلبم را می شنوم! این بود که چیزهایی را از قلب همسرم بیرون کشیدم!سپس رفتم یک کارد سلاخی به قیمت 230هزار تومان خریدم و به خانه بازگشتم. مادر همسرم مرا در سرکوچه دید و با مادرم تماس گرفت اما من به خانه رفتم و ناگهان با کارد به همسرم حمله کردم و 3 ضربه به او زدم.
بعد هم از خانه بیرون رفتم ولی با خودم فکر کردم شاید هنوز نمرده باشد به همین خاطر دوباره به خانه ام بازگشتم که برادرانم را دیدم وآن ها مرا کتک زدند که در همین هنگام نیز ماموران مرا دستگیر کردند.
این گزارش حاکی است:با پایان بازسازی صحنه جنایت ،این متهم بی رحم ،با دستور قاضی محمود عارفیراد روانه زندان شد تا بررسی های تخصصی بیشتری در این باره صورت گیرد.
نظر شما