تحقیق از دختر جوان بعد از مرگ مشکوک پسر همخانه
مادری که پسر جوانش به طرز مشکوکی فوت شده است، از دختری که همخانه پسرش بود، شکایت کرد.
دختر جوان پس از آن دستگیر شد که چند روز پیش زنی میانسال به دادسرای جنایی تهران رفت و پس از طرح شکایتی در مورد مرگ پسرش، پرونده به شعبه اول بازپرسی ارجاع شد تا رسیدگی آغاز شود.
زن میانسال در شکایت خود مرگ پسرش را مشکوک دانست و در تشریح جزئیات گفت: پسر جوانم مدیر یک شرکت بازرگانی در تهران بود و حدود یک سال پیش از من جدا شد تا با اجاره خانهای در یکی از محلههای جنوب شرق تهران به طور مستقل و تنها زندگی کند. با این وجود، رابطه من و پسرم خوب بود و هرازگاهی به من و بقیه اعضای خانواده سر میزد. چند روزی بود که از پسرم خبری نداشتم.
به همین خاطر به او تلفن زدم و تلفنی با هم حرف زدیم. قرار شد پسرم برای دیدنم به خانهام بیاید که نیامد. به همین دلیل دوباره به تلفن همراهش زنگ زدم که موبایلش را جواب نداد. بعد به محل کارش زنگ زدم و همکارانش گفتند اصلاً سر کار نیامده و کسی هم از او خبری ندارد.
این زن ادامه داد: بیخبری از پسرم باعث شد دلنگران حال او شوم. از خانه خودم به منزل پسرم رفتم، اما در کمال تعجب وقتی به آنجا رسیدم، دیدم امدادگران اورژانس و ماموران پلیس در حال انتقال جسدی هستند که در کاور گذاشته شده و زیپش هم بسته است.
با دیدن این صحنه قلبم ریخت و شوکه شدم. به خودم گفتم حتماً برای پسر من اتفاقی نیافتده است. در همان حالت شوک و نگرانی سریع وارد ساختمان شدم و به سمت آپارتمان پسرم رفتم و دیدم ماموران در حال پلمپ کردن آنجا هستند.
از ماموران درباره پسرم پرسیدم که گفتند فرد فوتشده پسرم است و آنها برای انتقال جسد او آمدهاند و از من هم خواستند به کلانتری محل بروم تا پیگیر پرونده مرگ پسرم باشم.
به گفته شاکی، او پس از این اتفاقات به کلانتری محل رفت و در آنجا متوجه شد پسرش با دختر جوانی همخانه بود. همان دختر، فردی بود که به پلیس و اورژانس زنگ زده و اعلام کرده بود پسر جوان بیهوش در خانه افتاده است و وقتی امدادگران به محل رسیدند، فهمیدند چند ساعتی از مرگ او گذشته است.
این دختر گفت: مدتی قبل با مرد جوانی در اینستاگرام دوست شدم. من کار میکردم و درآمد داشتم، اما صاحبخانهام هزینه اجاره را زیاد کرده بود و نمیتوانستم از عهده پرداخت آن بربیایم.
بعد از دوستی با پسر جوان ماجرا را به او گفتم. از من خواست با او همخانه شوم و البته نیمی از کرایه را بپردازم تا مشکلم حل شود. من هم که شرایط را مناسب دیدم، قبول کردم و بنا بر توافقی که با آن مرحوم داشتم به خانهاش نقل مکان کردم. ارتباطمان هم خوب بود و مشکلی با هم نداشتیم.
دختر جوان در ادامه تحقیقات در مورد دلیل تماسش با اورژانس و مرکز فوریتهای پلیسی گفت: شب قبل همخانهام مشروب خورد و خوابید. من هم به اتاق خودم رفتم و همه چیز عادی بود، اما صبح که بلند شدم تا سر کارم بروم، هرچه صدایش کردم، جواب نداد.
از طرفی کمی بوی گاز در خانه پیچیده بود. سریع فلکه گاز را بستم و بعد هم پنجره را باز کردم و بعد از آن بود که سراغ همخانهام رفتم. ولی باز هم جواب نداد.
به همین خاطر اورژانس زنگ زدم که وقتی امدادگران آمدند، معلوم شد چند ساعت است که او مرده. بعد هم که امدادگران از مرگ او خبر دادند، هم خودشان و هم من پلیس را خبر کردیم.
با توجه به گفتههای دو طرف پرونده، بازپرس اختیاری فعلاً دختر جوان را بازداشت نکرده، اما دستور تحقیقات بیشتر در مورد شکایت مطرحشده و ادعاهای دختر جوان را صادر کرده است.
همچنین جسد به پزشکی قانونی منتقل شده است تا کارشناسان سازمان پزشکی قانونی درباره مرگ مشکوک مرد جوان اعلام نظر و علت اصلی مرگ او را اعلام کنند.
نظر شما