رمزگشایی از مرگ زن جوان با دستگیری تنها مظنون پرونده
با گذشت یک سال از مرگ مرموز زن جوانی که در تصادف با کامیون جان باخته بود، دستگیری و اعترافات مردی جوان سرنخ تازهای برای حل این معما به پلیس داد.
اوایل خرداد سال گذشته مرگ زن جوانی به نام فرنگیس به بازپرس امیرحسین علیمردان و تیم بررسی صحنه جرم در یکی از بیمارستانهای پایتخت اعلام شد.
به دنبال این خبر، تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز و در بررسیهای اولیه مشخص شد، زن 34 ساله مدتی قبل در حالی که در بزرگراه شیخ فضلالله نوری ترک یک موتورسیکلت بوده از روی موتور به پایین افتاده و در همان زمان یک کامیون با او برخورد کرده و دچار مرگ مغزی شده است.در ادامه تحقیقات، خانواده زن جوان شناسایی و مشخص شد که فرنگیس دو سال قبل از همسرش جدا شده و به تنهایی زندگی میکرده است.
در حالی که خانواده فرنگیس برگه اهدای عضو او را امضا کردند، خواهان رسیدگی به مرگ مشکوک او شدند.برای آنها عجیب بود که فرنگیس با اینکه خودروی پژو داشته اما سوار موتورسیکلت بوده و در بزرگراه با کامیونی تصادف کرده است.
ردپای یک مرد
با درخواست اولیای دم و با توجه به مرگ مشکوک زن جوان، بازپرس جنایی دستور ادامه تحقیقات را صادر کرد. در گام بعدی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت به سراغ دوستان فرنگیس رفته و یکی از آنها سرنخ اصلی را در اختیار مأموران قرار داد.
زن جوان گفت: فرنگیس مدتی قبل با مردی به نام اصغر آشنا شده بود.
روزی که این حادثه برایش رخ داد، چند ساعت قبل با هم در کافیشاپ بودیم. بعد هم او با اصغر کافه را ترک کرد و تا آنجا که میدانیم خودرویی همراهش نبود و سوار موتورسیکلت اصغر شد. بعد هم از تصادف مرگبار باخبر شدیم اما دیگر اصغر را ندیدیم.
از آنجا که آخرین بار فرنگیس با مرد جوان دیده شده بود، بازپرس جنایی دستور بازداشت مرد جوان و توقیف خودروی پژوی فرنگیس را صادر کرد.زمانی که کارآگاهان به سراغ اصغر رفتند، مرد جوان و همسرش خانه را ترک کرده و متواری شده بودند. تحقیقات کارآگاهان ادامه داشت و بررسیها نشان میداد وی از تهران خارج شده است.
گرچه هیچ رد و سرنخی از مرد جوان در دست نبود اما این احتمال برای تیم جنایی مطرح شد که وی به تهران برگردد.
سرانجام نیز دو روز قبل و پس از حدود یک سال جستوجو، اصغر دستگیر شد و وقتی مقابل افسر پروندهاش قرار گرفت، ادعای عجیبی مطرح کرد: من متأهل هستم و در دورهمیهایی که با دوستان داشتم با فرنگیس آشنا شدم. روز حادثه در کافیشاپی که با دوستان مشترکمان دورهمی داشتیم، فرنگیس از من خواست او را به خانه برسانم.
مرد جوان ادامه داد: من هم قبول کردم و او سوار موتورسیکلتم شد. ترک موتور در حال صحبت بود که ناگهان صدایش قطع شد و احساس کردم موتور سبکتر شده، زمانی که برگشتم دیدم روی زمین افتاده است، ظاهراً تعادلش را از دست داده بود.
خیلی ترسیده بودم و آن زمان قدرت فکر کردن نداشتم، تنها کاری که به ذهنم رسید این بود که فرار کنم. فردای آن روز باخبر شدم فرنگیس بعد از اینکه از موتورم به پایین افتاده با خودروی کامیونی تصادف کرده است. خبر مرگ او را که شنیدم واقعاً ترسیدم، پای من ناخواسته به این ماجرا کشیده میشد و کسی حرفهایم را قبول نمیکرد.
از طرفی اگر همسرم از موضوع مطلع میشد زندگیام از دست میرفت. به همین دلیل تصمیم گرفتم خانه را ترک کنم و همراه همسرم به شهرستانی برویم تا آبها از آسیاب بیفتد.
در حالی که مرد جوان چنین اظهاراتی داشت، با استعلام شماره پلاک خودروی پژوی فرنگیس مشخص شد که بعد از مرگ زن جوان چندین بار خودرواش جریمه شده است. بازبینی دوربینهای راهنمایی و رانندگی نیز نشان میداد که خودرو در اختیار اصغر بوده است.
به دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی پایتخت، وی به اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت منتقل شد و تحقیقات درباره اظهارات مرد جوان و پیدا کردن خودروی فرنگیس و بازداشت راننده کامیون ادامه دارد.
نظر شما