سقوطی که به هزاران امید پایان داد

هزاران امید در پس ذهن آن زن جوان نقش بسته بود،هزاران راه نرفته، هزاران آرزوی معطل افتاده و حتما هزاران حرف ناگفته در ذهن وفکر آن زن شیرازی جا مانده بود که از طبقه‌ی پنجم مجتمع همراه با آرزوهایش سقوط کرد.

مردم حاضر در محل حادثه می گفتند که چند دقیقه طول کشید تا وی خودش را به پایین مجتمع پرتاب کرد،حتی یک دقیقه هم فرصت کمی نبود برای گفتگو با وی و روانکاوی او،اگر فرصت و زمان مناسب برای پهن کردن تشک در کف خیابان و تامین تدارکات لازم در حفظ جان یک انسان وجود نداشته،مشکل از مسئولانی است که به فکر تامین لوازم مورد نیاز سازمان های ذیربط نیستند.نکته ی غم‌انگیز حائز اهمیت اینجاست که عوض تدارک تشک و وسایل ایمنی ،چندین سطل آب مهیا بوده تا بلافاصله پس از سقوط دخترک محیط پیرامون جسد را از خون پاک کنند!!

پس از پایان جشنواره‌ی فجرسال۹۹پیرو به نمایش در آمدن فیلم‌هایی با موضوع خودکشی برخی اهالی رسانه و افراد فعال در حوزه ی روانشناسی و مسائل بالینی به تذکر نکات قابل تاملی در نقد به تصویر کشیدن چنین فیلم هایی و تاکید بر اتخاذ تدابیری در پیشگیری از وقوع چنین حوادثی پرداختند. حجم واکنش های مردم به این مسئله و حساسیت شهروندان نسبت به شناسایی چرایی وقوع این حادثه، موید ضرورت بررسی موقعیت روانی جامعه و رصد کردن شرایط روحی و روانی مردم است، همین که حساسیت به خودکشی یک زن جوان قابل اهمیت است،بی تفاوتی برخی نهادها و مقامات به چنین مسئله ای خطرناک است و قابل بررسی است.

 تئوری های مکاتب مختلف حقوقی،فلسفی و آموزه‌های جامعه‌شناسانه از جمله تئوری هایی که در مکتب محیط اجتماعی در علم جرم شناسی از سوی اندیشمندانی چون لاکاسانی ومانوریه ارایه شده است به لزوم تحلیل تاثیر عوامل محیطی بر رفتار افراد جامعه علاوه بر توجه به نقش سایر عوامل مانند تربیت ، ژنتیک و...بر این باور بوده اند که مجرم مانند میکروبی است که اگر در محیط مساعد وآماده برای رشد قرار نگیرد،پرورش نیافته به مرور ازآن محیط محو می شود.با توجه به این امر که طرفدران مکتب اجتماعی بنا بر مقتضیات قرن 18و19و عوامل اجتماعی آن دوران به اثر بخشی عوامل اجتماعی رسیده اند،بدون تردید در عصر حاضر که روابط اجتماعی افراد پیچیدگی هایی به مراتب بیشتر از گذشته دارد بلاشک عوامل اجتماعی در بروز و ظهور هنجارشکنی ها موثرتر هستند.سال هاست که حقوقدانان،فلاسفه،جامعه شناسان،روانشناسان و...در بررسی و شناسایی دلایل هنجارشکنی های اجتماعی به عواملی مانند فقر،گرسنگی،بیسوادی،تبعیض طبقاتی و...اشاره کرده اند،بنا به موقعیت زمانی-مکانی یکی یا چند عامل از سایر عوامل موثر تر نمایان شده،در تقابل و حذف عوامل موثر داده های جرمشناسان و...در سیاست جنایی‌ کشورها لحاظ و در قالب قانون یا برنامه های متنوع اجتماعی به بطن جامعه تزریق می شود تا به نسبت سطح سواد اجتماعی جامعه یا قانون مدار بودن شهروندان درپیشگیری از بزهکاری و هنجارشکنی ایفاء نقشی موثر داشته باشد. ری جفری روانشناس امریکایی در دانشگاه ایالتی آریزونا به مطالعه این نظریه پرداخته از مجموع مطالعات وی چنین نتیجه ای حاصل شد که رفتار مجرمانه یادگرفتنی است!با تکیه بر این نظریه می توان گفت به موازات این امر که افراد جامعه مستعد در یادگیری هنجارشکنی و ارتکاب جرم هستند،قابلیت اصلاح و یادگیری رفتارهای منطبق بر ارزش های اجتماعی(اعم از اصول اخلاقی و مذهبی و..)را نیز دارند.لذا بنا بر اندیشه های مطرح شده در نظریه یادگیری اجتماعی یا روانشناسی رفتارگرایانه،حاکمیت مکلف به انتقال دادهایی است تا افراد جامعه به سمت و سوی رفتارهای اخلاق گرایانه سوق یابند و در این مسیر ابزار و عوامل متعددی از جمله:رسانه،سیاست،اقتصاد،آموزش،هنرو...نقش اصلی ومحوری در هدایت افراد جامعه عهده دار هستند که متولیان هر یک از این عوامل با بهره مندی از مشاوره اندیشمندان علوم اجتماعی می بایست راهکارهای عملی خویش را به منصه ظهور برسانند.در این بین نقش رسانه ها اعم از دیداری و شنیداری به جهت قابلیت دسترسی آن برای عموم جامعه پررنگ تر از سایر عوامل تلقی شده، به همین جهت از دیر باز محتوای تولیدات رسانه مورد توجه اندیشمندان علوم اجتماعی بوده است.

اینکه صرفا در ناپسند و نکوهیده بودن چنین رفتارهایی دادسخن سر دهیم و صرفا به موعظه کفایت کنیم هیچ دردی از جامعه را درمان نمی‌کند بلکه لازم است تمامی ارگان ها و مقامات مسئول با رعایت استانداردهای دانشگاهی در آسیب شناسی چنین رفتارهای حاکم بر جامعه به پژوهش و تحقیقات میدانی مفصل اعتبار داده،خروجی این تحقیقات را در جهت دفاع از حریم سلامت روحی _ روانی جامعه به کار گیرند.

محمدهادی جعفرپور-حقوقدان 

 

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

نظر شما